تعطیلات خرداد و شمال رفتن با اوینا گلی
برنامه ریختیم با عمو احسان بریم شمال و ترجیح دادیم با بقیه دوستامون نریم 6 تای بریم چون همه اونا اذیت می شدن هم شماها تا صبح می خواستند بازی کنند ما باید میگفتیم هیس این فرشته ها خوابن ...................و.....ان شاله بعدا از ابتدا که رفتن به سمت رشت جاده خیلی خیلی شلوغبود 5 صبح تا 10 شب تو راه بوودیم ناهار تو رستوران جهانگیر رود بار خوردیم . عمو احسان زحمت کشیده بود و یه ویلای خوب راحت در چابکسر گرفته بود روزهای خوبی بود با همه دل نگرانیها بابت خواب وو غذا و حموم شما دوتا عشق با شمالهای که4 تایی رفته بودیم خوب فرق داشت خیلیی بابا محمد عمو احسان کلا در خدمت شمابودند چه از نظر غذایی و چه از نظر...
نویسنده :
مامان الناز
13:10