عروسی رفتن پسر عمه شما اقا کیان ورود شما به 20 ماهگی
من و عمه مهتاب رفتیم ارایشکاه تو پیش بابا محمد موندی کلا یه کم استرس داشتیم چون تا حالا به ما عروسی نیومده بودی و من نگران بودم .کارامون کردیم راهی باغ که تو جاده مخصوص کرج بود شدیم شما هم دیگه عاشق صندلی ماشینت شدی اساسی .....عروسی خیلی بودی همه پسرعمه ها ت بزرگترن و تو کوچلو ترینی
کلا کل عروسی تلاشت بری بیرون و به بابا رضا می گفتی ازت عکس بگیرهه
اینم جفت بابا بزرگات
عروسی تموم شد و تو هم اولین عروسی بود که اومدی کلی دنبال گربه کردی کلی خندیدیییییییییییییی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی