اولین مسافرت بنیا به دبی
ما با عمو احسان اینا و دوست صمیمیت اوینا تصمیم گرفتیم عید از 8 تا 13 بریم دبی به به چه دبی بشه باشماها روز اول که رسیدم تو اوینا بخاطر بی خوابی شب که 4 صبح رفتیم فرودگاه همش خوابیدید عصر هم رفتیم بیرون گردی تو خیلی ذوق می کردی که می رفتی پاساز باهاتون پارک ابی هم رفتیم بابا عمو شما 2 تا رو نگه داری می کردن من و خاله اذین می رفتیم اب بازی بعد بابا اینا خیلی روز خوبی بود تو اون هوای گرم شما دو تا رو زیر یه درخت خوشکل خوابونده بویدم و مواظب بودیم گرما زده نشید کلا مسافرت خوبی کلی برات لباس خریدم خیلی بچه های خوبی بودید دوست دارم ...