بنیابنیا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

بنیا دختر بی همتای من

لنگکاوی رفتن من

1392/2/15 14:24
نویسنده : مامان الناز
964 بازدید
اشتراک گذاری

 

الان ساعت 4.15 تو شرکت نشستم به این فکر برم چی میشه تو جقدر بهانه می گیری 

از دست خودم عصبانی به حرمت زن بودن این احساسات زیاد مسولیت رو با خودمون همه چا می کشیم به  زن یعنی تمام وجود مسولیت  

اره نمی دونم به جی فکر کنم به این همه زحمتی که برای زندکی می کشم به تو که نمی دونم مادر خوبی هستم یا نه از اینکه خیلی موقعها همه وقتم برات نیست 

سرکارم فکر 1000 جا بزرک کردنت واقعا فکر  میخواهد تو این غروب پاییزی چه دلتنگ شدم دلتنگ نبودنت 5 روز کنار خودم بغض گلوم فشار می ده اما باید یاد بگیرم یاد بگیرم که من یه زنم مسولیت شادی یه خونه با منه 

وقتی از سرکار میام با یه بخونه شلوغ مواجه میشم شام تو و بابات کارای خودم سزکار خرید حمایت کردن و همفکری با بابات با مادرم با ....... اره باید بتونم رو پام وایستم خسته شدم از نداشتن حتی خواب راخت شبانه اما یک زنم یک زن

 

امیدوارم بگزره..................................

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

زینب مامان محمد رضا
4 مهر 91 19:49
سلام دوست جون

جیگر دخترت که دل منو برده

خدا پس من بی دختر چی

راستی کی شیرینی تولد 1 سالگی بنیا خانم و می دی

ماشالله ماشالله

چشک شیربنی هم روچشمم

سهیلا
5 مهر 91 3:36
عزیزز دلم خسته نباشی مطمعنم که بنیای نازم بهت افتخار میکنه


مرسی سهیلا جونم
مامان ساینا
5 مهر 91 10:13
گذشتن که می گذره. به خودت زیادسخت نگیر. موق باشی.


مرسییییییییی
سارا (مامان درسا)
5 مهر 91 23:13
میدونم خواهر اینو خوب میدونم چی میگی
من واسه خیلی از چیزها قبل از بدنیا اومدن درسا استعفا دادم یکی از دلایلش همین مسئولیت بود که میدونم زندگی رو سخت کرد اما به نفع دخترم بود
از خدا میخوام این صبرو استقامتت رو همیشه و همه جا و در همه حال داشته باشی عزیزم
مرسی دوستم از همدردیی

زهرا
6 مهر 91 11:31
سلام خوبي عزيزم من هم مشكل تورو دارم عزيزم بهش فكر نكن ان شاالله بچه هامون زود بزرگ ميشن و به همچين مامانهاي فعالي افتخار ميكنن عزيزم خودتو ناراحت نكن پيري ميشي
مریم مامان پندار
7 مهر 91 17:38
عزیزم حس قشنگت رو درک میکنم اما خب میگذره نکران نباش مطمئنا بنیا به شما که مادر مهربون و فعال در اجتماع هم هستی افتخار خواهد کرد ببوسش جیگرم رو


مرسسسسسسسسسسسسسسییییییییییییییی قرونت برممم
آذین مامان آوینا
8 مهر 91 14:59
الناز گلم.مامان نمونه خوشگل.میدونم شرایط سخت هست ولی میگذره.عزیزم عذاب وجدان هم نگیر .سفر تفریحی که نمیری برای آینده همین جوجه نانازت هست که داری تلاش میکنی .مطمئنا نتیجشو میبینی عزیزم.حالا اینارو گفتی که ازت سوغاتی نخوایمممم؟بیا برنامه تفریحی بگذاریم به خودمون خوش بگذرونیم.این عکسهارو هم که گذاشتی دیگه دلی نمونده همش رفت قربون این خانم طلا


قربونت برم ازینننننننننننننننننن
مهدیس
9 مهر 91 14:35
الناز جونی ، دختر نازنینمون انقدر اروم و ملوس که خــــــــــــدا می دونه نگران نباش ...
سفرت به سلامت ... عکساش خیلی نازه


مررررررسی عزیززززززززم
مامانی وروجکl
9 مهر 91 22:34
قربون دل تنگ پاییزیت برم دوست خوشگلم .این همه حس مسولیت پذریت ستودنیه.حالاش هم تو خیلی از ما جلوتری و بالاتری.چون من فقط از رسیدگی به وروجک مینالم و کم میارم اما تو علاوه بر بنیا جون شغل و دردسراش رو هم به جون میخری.دست مریزاد


مرسی عزیزم قربونت برم سختهههههههههه
زهرا
11 مهر 91 9:52
مامان مهربون خسته نباشيد


مرررررررررررررررررسی
زینب (مامان امیر عباس)
12 مهر 91 22:35
سلام الناز جونم ... نبینم ناراحتیتو مامان مهربون ... شما جز بهترین مامانی دنیایی عزیزم ... دختر گلتم درک میکنه که مامانش واسه رفاه دختر نازش سختی کار بیرون و به جون خریده... راستی واسه این دخملی اسپند دود کن ... من عاشقش شدم ...