بنیابنیا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

بنیا دختر بی همتای من

این اوضاع.....

1392/2/11 12:47
نویسنده : مامان الناز
1,115 بازدید
اشتراک گذاری

یکی بهم می کفت بچه رو باید 1 سالگی از شیر گرفت منم که سر یکسالگی تو رفتم ماموریت لنگاوی یه هفته نبودم باید از شیر می گرفتم  اگر به خودت باشه ساعتها م م مخوری صورتت خوشکلتو نگاه می کنم ب به خدا می گم این منم مادرم مادر یه فرشته مثل تو و چقدر حس عجیبیه و قشنک مال منی با تمام وجودت  توی جشمات فقط شیر می خوریی با من بازی می کنی روزی صدبار شکر می کنم خدا را به خاطر داشتنت حتی با این که یه شب درست نخوابیدم ولی دوست دارم شیر دادن بهت عشقم بهت منتقل میشه و جالب تر از همه شاهد شیر دادن تو به عروسکت هستم و می دونم یه روزی مادر میشی چقدر برام زیباست این حس حالا چه کنم بگیرمت ازشیر یا برم تا 2 سال خیلی سخته ولی نمی دونم این عشق مانع میشه بعد از شیراز نتوستم و خودم با عشق بهت شیر دادم حالا من و می دونم این تصمیم 

خدایا همه چیز برای زنهاست حتی این تصصمیم و تلاش کردن برای این تصمیم خوب سخته چه کنم یه دونه من 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مهسا مامان نورا
9 اردیبهشت 92 16:19
انشاله موفق باشی در کارت به اسانی بتونی از شیر بنیا رو بگیری گرچه میدونم خیلی سخته من خودم این حس و تجربه نکردم ولی میدونم که زمان شیر گرفتن به هر دو سخت میگذره.
حدیث
9 اردیبهشت 92 20:17
تو این عکس واقعا مثل فرشته ها افتادیییی
مامان ایلیا
9 اردیبهشت 92 23:23
سلام عزیزم لینک شدی قربونت دختر کوچولوی نازت ببوس
صبا مامان نیوشا
9 اردیبهشت 92 23:38
عزیز دلم ایشالا که همیشه شاد و سلامت باشی
اتی
10 اردیبهشت 92 6:14
سلام .من تازه با شما آشنا شده ام دختر شما شش ماه از پسر من کوچکتره .امیدوارم بتونیم از تجربیات هم استفاده کنیم .البته قلم من روونی و زیبایی قلم شما را نداره حستون را کاملا درک میکنم من پسرم را هجده ماهگی از شیر گرفتم کلی یواشکی گریه هام را کردم از آخرین شیرخوردن و آرامشش تو بغلم فیلم گرفتم ..البته خوب حدودا یک ماه قبلش دفعات شیردهی را کم کردم و هروقت میخواست دراختیارش نمیگذاشتم و حواسش را پرت میکردم و لباسهای پوشیده تر هم میپوشیدم تا با دیدنش هوس نکنه.باتوجه به اینکه الان هم با وجود میوه ها فصل خوبیه و هوا هم هنوز خیلی گرم نیست انتخاب با شماست ولی برای من زمانش خیلی بوداول آبان ماه به نظرم نه زود بود نه دیر دوروز اذیت شدیم و بعد درعرض یک هفته همه چیز عادی شد.
مامان آروین (مریم)
10 اردیبهشت 92 7:02
عکستون مثل پوسترهای هنری شده ............ 1000 ماشاالله ... از خدا میخواهم هر چی به صلاحته پیش پات بذاره
الناز
10 اردیبهشت 92 10:09
اخی نازی به نظر من 2سال کامل بهش بده عسیسم.چه مادر و دخمله خوشگلی
نازنین (مامان ثنا)
10 اردیبهشت 92 13:45
سالروز میلاد خجسته فاطمه زهرا (س) سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر قرآن، همتای امیر مومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان بر همه زنان عالم مبارک باد . . . روزت مبارک دوست خوبم
zohre,mamane kiyan
10 اردیبهشت 92 15:10
روزتون مبارک الناز عزیزم
مریم مامان پندار
11 اردیبهشت 92 23:02
روزت مبارک الی جونم الهی خدا مادر بزرگ و مادرت رو هم برات نگه داره
مامان آرادخان
12 اردیبهشت 92 9:16
روزت مبارک مامان مهربون شیر دادن یه کار سخته مخصوصا نیمه شبها ولی گرفتنش از بچه ها سختتر ولی اکه بتونی تا 2سالگی بهش بدی از لحاظ روحی بهتره موفق باشی عزیزم
مامان آرشين
14 اردیبهشت 92 14:20
بهتره بهش بدي. منم يه وقتايي ميزنه به سرم كه آرشين و از شير بگيرم اما به قول تو او ن حس قشنگ مادرانه مانع ميشه! عكس خوكشليه