این روزها
دم دم سال جدید میلادهههه
حس قشنگ خوبیه
زندگی ما هم مثل همه زندگیها پر از خبرهای خوش و بده
عه مهتاب خاله ارزو نامزد کردن و خیلی دامادهای خوبی داریم عمو کمال و عمو رسول خبر بداشو نمی گم
بیشتر وقتت با خانواده می گذرونی عاشق اینی که نری مهد کودک
با رفتن به مهد روابط اجتماعیت کمی بهترشده ولی هنوز کوچلوی منی گوشه گیر
یک هفته است تو تخت خودت می خوابی ما هم پایین تخت
از همه چی می ترسی نمی دونم چرا
منن و بابایی یک هفته باهم رفتیم المان و فرانسه شما هم پیش مامان بزرگ و خاله و عمه و ... همه خونه ما بودن ازشما نگه داری می کردن
برات یه خونه سوغاتی اوردیم کلی لباس و ....
عاشق خونتی می ری توش هر روز زندگی می کنی
کار کانادامون درست شده ولی تصمییم نداریم برای زندگی بریم عید میریم و سه هفته اونجاییم تا PR بگیریم
بعد 10 ام عید برمی گردییم تا سال بعد ببیینیم چی میشه
شما همش دوست داری اقا باشی عجیبه کراوات دوست داری و پاپیون
بزدوی میام با عکسهای تولدت
مرسی از همه دوستانی که به من لطف دارید و من به دلیل مشغله زیاد قادر به پاسخگویی نبودم