روزگار ما
از لطف همه دوستان عزیزم ممنون بابت پیامهای قشنگتون
سه سال شدن تو برام عجیبه انگار همین دیروز بود که شما قدم به این دنیای خاکی گزاشتی و عجب زمان می گزره
روزهای خاصی از زندگی سه تایمون می گذره .....
مهد کودک بعد از یک ماه تلاش مامان فاطی و بابات پزیرفتی و الان هم میری
کار کانادامون درست شده و منو بابای بعد ار یک هفته بحث و گفتگو به این نتیجه رسیدیم که برای موندن نریم و عید برای دیدن یک ماه بریم و pR بگیریم برگردیم
اگر شما خواستی بری یه روزی کمت می کنم به خواست خودت بری
دوقلوهای دایی امینم روز به روز توپول تر میشن و چه سختهه نگهداری از بچه ها
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی